به آرامی آغاز به مردن می کنی اگر سفر نکنی، اگر کتاب نخوانی، اگر به اصوات زندگی گوش ندهی، اگر از خودت قدردانی نکنی.
به آرامی آغاز به مردن می کنی زمانی که خودباوری را در خودت بکشی، وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند.
به آرامی آغاز به مردن می کنی اگر برده عادات خود شوی، اگر همیشه از یک راه تکراری بروی... اگر روزمرگی را تغییر ندهی اگر رنگ های متفاوت به تن نکنی، یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی.
تو به آرامی آغاز به مردن می کنی اگر از شور و حرارت، از احساسات سرکش، و از چیزهائی که چشمانت را به درخشش وا می دارند، و ضربان قلبت را تندتر می کنند، دوری کنی...،
تو به آرامی آغاز به مردن می کنی اگر هنگامی که با شغلت، یا عشقت شاد نیستی، آن را عوض نکنی، اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی، اگر ورای رؤیاها نروی، اگر به حوادث اجازه ندهی که حداقل یک بار در تمام زندگی ات ورای مصلحت اندیشی بروی...
امروز زندگی را آغاز کن! امروز مخاطره کن ! امروز کاری کن!
حرفهایی است برای گفتن که اگر گوشی نبود نمی گوییم. و حرفهایی است برای نگفتن حرفهایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند. و سرمایه ماورائی هر کس به حرفهایی است که برای نگفتن دارد. حرفهایی که پاره های بودن آدمی اند. و بیان نمی شوند مگر آنکه مخاطب واقعی خویش را بیابند.